022

ساخت وبلاگ

بچه که بودم بزرگترین ترس زندگیم تنهایی بود ...ترس از تنها شدن ...یجور

فوبیای از دست دادن داشتم ...گاهی احساس میکنم این فوبیا هنوز با من هست ...

تقریبا تنها کسی که ترس از دست دادنش رو ندارم متی :| به قول خودش چون

قرار نیست نباشه :| هرکجا من باشم اونم هست ...

بزرگتر که شدم احساس کردم قوی تر شدم اما به فاصله ی یک تا دو سال

از عزیزترین ادمای زندگیم جدا شدم ...انگار زندگی خاست نشون بده زور اون

بیشتره ...به متی میگم الان دیدن یه چیزی خود آرامشه ...میگه چی !! میگم

دیدن بچه ای که با خودش بازی میکنه :| یه بچه ی یکی دو ساله :|

میگه بچه نمیتونم بیارم :| ولی بخای میتونی سفارش بدی برات بسازیم :|

حالا انگار خودم دست و پا ندارم نمیتونم بسازم :| میتونما ولی نمیتونم :|

تنهایی نمیشه :|

چرا میای وبلاگم؟...
ما را در سایت چرا میای وبلاگم؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : walevorstboy بازدید : 54 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1402 ساعت: 20:49