459

ساخت وبلاگ

بعد مدتها امروز رفتم بیرون .. تقریبا میشه گفت هیچی تو خونه نداشتم .. هر چی بود و هر چی که تا حالا

ناز می کردم و نمیخوردم رو  استفاده کردم :| و جالبه چقدر هم ریخت و پاشم کم کردم این مدت .. بیشتر

به خاطر این که هی مجبور نشم برم بیرون :| یه اخلاقی که دارم خودم باید برم خرید :| حتی اگه یه نمک

بخوام بگیرم :| با این که تو اکثر مغازه ها و سوپری ها و تره بارهای دوربرمون اشتراکم داریم .. و با یه تلفن

توی خونه هم میارن .. ولی خیلی کم اینطوری خرید می کنم .. مگه این که دیگه تو یه موقعیتی باشم که

مجبور بشم زنگ بزنم بیارن .. که  اونم خودشونم تعجب می کنن :D خوشبختانه قدر پاهایی که دارم و

می دونم و ازشون استفاده می کنم :| واسه بیشتر دور همسایه ها هم تشویقشون کردم که خودشون

خریدای روزمرشون انجام بدن :| یعنی چی واسه یه سوپری هم زنگ بزنی واست وسیله بیارن :| سوپری

کجاست حالا همین سر کوچه :| حالا به اون یه عده کار ندارم که توان جسمی و سلامتی برا بیرون ندارن

یا بخاطر تنبلی یا هر چی همه خریداشون تلفنیه .. ولی واسه اون یه عده که فکر می کنن اگه خریدارو

اینترنتی بکنن یا زنگ بزنن واسشون بیارن مثلا باکلاسی حساب میشه و دیگه خیلی اینکار شاخه خندم

میگیره :D و افسوس می خورم که لذت خرید کردن رو نفهمیدن :| بعد این مدت این خرید کردن خیلی

چسبید ... حالا می فهمم خانوما چه لذتی از خرید کردن می کنن :)) من که خورد خوراکی و میوه و اینا

خریدم اونا که دیگه لوازم خونه و خرید لباس می کنن مطمئنا بیشتر از اینم لذت میبرن ;D

فکر کنم دیگه همه چی خریدم :| امیدوارم البته :| تو خرید کردن باید یه خانوم باشه که یکی یکی واست

رو کاغذ بنویسه و بری بیرون بخری :D حالا فقط یکی هم می خواد که این خریدارو بذاره سرجاشون :|

این دیگه کار سختیه .. یه نفر داوطلب بیاد این وسایل جابه جا کنه :D بدجور هوس چای کردم ..

به نظرم سرجاشونم نذارم مشکلی نیست .. بالاخره که می خوام ازشون استفاده کنم :D

چرا میای وبلاگم؟...
ما را در سایت چرا میای وبلاگم؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : walevorstboy بازدید : 132 تاريخ : پنجشنبه 28 فروردين 1399 ساعت: 0:46