409

ساخت وبلاگ

هیچ جا خونه ی خود آدم نمیشه :D بالاخره خونم از تحت تصرف دو زوج پرو در اومد :| چرا واسه جوونا

سخت میگیرن اخه :D صبح ساعت 6 داداش رفیقم اومده کلید خونه رو تحویلش دادم و رفتم سرکار..

جالبه نامزدش اومده بوده خونه رو دیده گفته آقا شایان واقعا زن نداره ؟؟ :D دخترا چه تصور غلطی دارن

واسه پسرا .. مخصوصا پسرای مجردی که تنها هم زندگی می کنن :D فکر می کنن الان خونه پسر

مجرد باید ریخت و پاش باشه واقعا ؟؟ :D  دم دختر عموها گرم که میان رسیدگی می کنن :||

واسه شامم هم قورمه درست کرده بود انصافا خوشمزه بود .. از بعد کار با بچه ها رفتیم سفره خونه و

بعد هم یه کم خرت پرت گرفتم اومدم خونه .. تو سفره خونه یهو به سرمون زد یکی از فامیل بچه هارو

اذیت کنیم :| از تلفن سفره خونه زنگ بهش زدن و ممد با صدای گردن کلفتنش خیلیم جدی با مرده حرف

زد و از آدرس خونش تا پلاک ماشینش و تا اسم و فامیل خانومش رو گفت که شک نکنن .. گفت واسه یه

سری بازجویی ها باید فردا ساعت 8 تشریف بیارین کلانتری فلان مرکز :D وقتی گفت واسه چی گفت

چند روز پیش فلان خیابون بودین و ..منظورش تو شلوغیا :| و یه سری پیامها خانومتون داده که دست

ماست :D خلاصه طرف باورش شده بود .. بعد که رفیقمون بهش زنگ زد و فهمید کلی فحش و دادو بیداد

کردن :)) نگو نشستن تو خونه و با خانومش تو سر خودشون زدن که بیچاره شدیم .. به پدر خانومش

حتی زنگ زده بودن که اینطوری شده و بیچاره پدر خانومش هم اونور نگران کرده بودن :| خانومش اونقدر

گریه کرده بوده که چشاش قرمز شده :D زن و شوهر یکی از یکی ساده تر .. می گه خانومم گفتا چرا از

تلفن ثابت زنگ زدن و شماره خصوصی نبوده :D ولی اونقدر ممد حرفه ای حرف زد که به خود منم اگه

زنگ زده بود باورم میشد :| خلاصه نسل مزاحم تلفنیا در سایه ی رفیقای من هنوز منقرض

نشده :D قراره تو این هفته یه جرات هم داشته باشیم که تو خیابون جلوی یکی دو تا پسر در بیان و

وانمود کنن که نامزد دوست دخترشونن :| حالا دیگه شانسیه .. کدومشون دوست دختر داشته باشن

نداشته باشن :D بنزین که گرون شده دور دور هم کم شده دیگه بچه ها رو آوردن به دلخوشیای خیابونی

و تلفنی :| ولی خونم فضاش عرفانی شده ;D ثواب از درو دیوارش میباره :|

چرا میای وبلاگم؟...
ما را در سایت چرا میای وبلاگم؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : walevorstboy بازدید : 128 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 18:44