امروز خیلی اتفاقی یکی از همکلاسیای دبیرستانم رو دیدم ..رابطمون باهم ادامه داشت تا وقتی که با پدر
مادرش که در اصل میشدن عمو و زن عموش رفتن مالزی ..تا 12 سالگی نمی دونست پدر مادر واقعیش
کین ! که بعد یه دعوای فامیلی یکی از اقوامشون واقعیت رو بهش می گه ..جالبه تا قبل این که واقعیت رو
بدونه از عمو و زن عموش که در اصل میشدن پدر و مادر واقعیش متنفر بوده .. با این که اونا عاشقش بودن
و خیلی هم بهش محبت می کردن :| به قول خودش به طور غریزی و ناخوداگاه ازشون بدش میومده و
دلیلش رو نمیدونسته .. نمی دونم هر کسی شهامت و دل و جرات همچین کاری رو می تونه داشته باشه
که تصمیم بگیرن بچه دار بشن و بعد تولدش بچشون رو بدن به یکی که هیچ جوره بچه دار نمیشن یا نه ..
ولی پدر مادرش اینکارو کردن .. پیش خودشون تصمیم میگیرن و بچه دار میشن و بعد تولدش بچه رو می دن
به جاری و برادر شوهر خودشون :| حالا هی بگن جاریا به خون هم تشنن و کمر به قتل هم بستن :D
وقتی قضیه ش رو شنیده بودم تا چند روز تو شوک بودم :| سنمم کم بود به همه چی مشکوک شده
بودم :| مخصوصا وقتی موتور می خواستم و پدرم واسم نمی خرید :D به نظرم خیلی دل بزرگی می خواد
این کار ..که هر کسی نداره .. من خودمم ندارم به هیچ عنوان :| یه چند ساله هم این لقاح مصنوعی
جا افتاده و خیلی ها دارن انجام می دن و یه خانوم دیگه بچه رو دنیا میاره و تحویل اون خانواده می ده ..
واسه من فکر نکنم تا صد سالم قابل هضم باشه :D هر چند بیشتر اون خانومایی که اینکارو قبول
می کنن بحث پول و نیاز مالی واسشون در میونه .. ولی خب بالاخره بحث وابستگی و اون حس عواطف
مادری هم هست دیگه :| چجوری می تونن اینکارو بکنن :| حالا یه نفری بود بچه رو که دنیا اورده بود
دیگه به اون خانواده پس نمی داد :| قانونا هم که مال اون نیست و بچه رو ازش گرفته بودن و دچار
افسردگی شده بود و یه مدت جنگ و دعوا بینشون پیش اومده بود .. یه زمان اگه تو زندگیم اگه تحت هر
شرایطی بچه دار هم نشدیم هیچ وقت تن به اینکار نمی دم :| بچه باید از شکم مادر خودش در بیاد :D
فقط هم مال خودمون دو تا باشه :| اصلا دیدن زنت که حاملست حس جالبیه خب :| مخصوصا وقتی داره
مثل اردک راه می ره :D روزی که بچه داره دنیا میاد و انتظار میکشی و بعد می ری داخل و زنت نگاه
می کنی و بچت رو بوس می کنی :D یا قبلش که پرستار می گه حال زنت و بچت خوبه هر دو سالمن :|
قابل تصور نیست دیگه اینا که بچشون تو شکم یه زن دیگه ست و بعد تولدش خب کی می ره حال اون
زن بدبختو میپرسه :| خلاصه یا بچه دار میشیم یا نهایتش اینه می رم یه زن دیگه میگیرم خب چه
کاریه :)) زنامم فکر کنن جاری همن و هووی هم نیستن خب :| هر چند از نظر خانوما همه ی زنا الا
خودشون هووی اونان ;D از مادر شوهر بگیر تا جاری و هر دختری که از کنارشونم رد میشه :|
هر چند زن من جاری نداره .. ولی کلی رفیق دارم که زناشون میشن هووی هم :D
چرا میای وبلاگم؟...برچسب : نویسنده : walevorstboy بازدید : 137