513

ساخت وبلاگ
تکرار خیلی چیزا به مرور زمان میشه عادت ...مثل همین بیدار شدنای من سر ساعت 7...اونقدری که جمعه

هم این عادت دست از سر من بر نمی داره :| خوبیش اینه که خیلی ادم خوش خوابی نیستم ...البته اگه این

چند ماه اخیرو ازش فاکتور بگیرم :D که شبا یهو سر ساعت 12 بیهوش میشم ...حالا کل هفته رو هم منتظر

جمعه نمیشم که بیاد و یه دل سیر بخوابم :| ولی نامرد این عادت بدعادتم کرده :D جمعه هم آسایش ندارم

سرساعت 7 خودکار بیدارم ...این یه هفته هم اونقدر فکرم مشغول بود که حساب روزا هم از دستم در

رفته بود ...امروز 7 پاشدم با عجله رفتم دست صورتم شستم و داشتم لباس میشستم یهو یادم افتاد که

جمعه س :| با همون ریخت که یه نیمه بیرونی یه نیمه خونگی تنم بود اومدم رفتم رو تخت ...خوابیدم تا

9 و بعدم دیگه بیدار شدم ...خونه رو بعد یه هفته تمیز کردم و نزدیکای ظهر بود دو تا از دوستام اومدن

پیشم ...تا از در اومد تو بوی سس خونه رو گرفت :| نگو دیشب تا صبح کل سرشو سس مایونز کرده و

خوابیده ...عشق این کاراس ...ماسک صورت بذاره و تو موهاش هر چی دستش اومد بزنه واسه تقویت و

این چیزا ... حالا این همه کارم می کنه دو تا شوید بیشترم تو سرش نیس :| هی بهش می گیم نکن :|

این دو تا تار مو هم میفته گوش نمی ده ...و این وسط هم متی که توصیه های پزشکی براش می ده و

می گه علاج تو دست منه :D کافیه یه بار فقط بهم اعتماد کنی :D منظورش قهوه ای کردن سر و صورت

و موهاشه :| :)) خیلی هم همدیگه رو مستفیض می کنن ...تو چای هم هر چی دستشون بیاد قاطی

می کنن و یا تو غذای هم :D موندم چطور با اون همه کر کثافتی مریضی تا حالا نگرفتن :|

چه معنی داره دست و صورت مرد عین پنبه باشه :| لطیف و فلان :D دستای مرد باید پینه ببنده ...

زنش دستاشو هی ببینه قوربون صدقه مردش بره و دلش به رحم بیاد کمتر خرج کنه :)) :|

صورتشم زبر و زمخت باشه دختر که دست میزنه متوجه بشه صورت مردونس و زیر بار حجم کار برشته شده  :D

بعد از ظهر هم یه سر رفتیم فشم ...یکی از بچه ها خواسته بود زیدش بپیچونه گفته بود جشن رفیقش

دعوت شده ... یکی دو ساعت بعد دختره زنگ زده الان تو این ماه مگه جشن می گیرن :|

واسه این که ضایع نشه یکی از بچه ها همون جا دوماد شد و خلاصه سر وته قضیه رو یه جوری سرهم

آوردن :| ولی دختره تیز بود فهمید سرکاریه :D امروز با بچه ها بحث سر اوضاع و احوالات بود که به نکته

خوبی رسیدیم ... تو کشورای خارجی اوضاع مردم  خوب شده و بعد از رفع نیازهای اولیه شون که میشه

کار مسکن ماشین و ازدواج ... به نیازهای ثانویه شون هم رسیدن ...یعنی تفریح مسافرت و این چیزا ...

داشتیم فکر می کردیم ما هم اینجا عین کشورای اروپایی شدیم :| نیازهای اولیه رو رد کردیم و بیخیال

شدیم و نیازهای ثانویه مون رو بهش رسیدیم :| یعنی همون تفریح و مسافرت و اینا :D نیازهای اولیه رو

کلا بیخیال شدیم چون بهشون نمیرسیم :)) اینش اصلا مهم نیس :| که ازدواج اینا نداریم ...مسئله

اینه که شدیم عین کشورای پیشرفته :D به نیازهای ثانویه مون رسیدیم :D واسه همینه می گن اوضاع

مردم خوبه :| تفریح و مسافرتشون رو دارن :D به قول ممد زن که بهمون نمی دن حداقل با درامد بخور

نمیری که داریم تفریحمون بکنیم :D دیگه دلتون نگیره :| فرض کنین اروپایی زندگی می کنیم :D

چرا میای وبلاگم؟...
ما را در سایت چرا میای وبلاگم؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : walevorstboy بازدید : 134 تاريخ : چهارشنبه 15 خرداد 1398 ساعت: 19:44