498

ساخت وبلاگ
چرا قیافه دخترا بعد ازدواج یهو تغییر می کنه؟؟ :| امروز عصر بعد یک هفته با شیده تصویری حرف زدم ...

وقتی دیدمش خیلی قیافش فرق کرده بود ...خیلی به چشمم اومد ...نازتر شده بود ولی از قیافه قبلش

یه کم در اومده بود :| تا دیدمش گفتم انگار اشتباه گرفتم ...شما؟؟ :| :D یعنی مثلا نشناختمش :|

بهش گفتم چرا قیافت این شکلی شده؟؟ می گه چجوری شدم ؟؟ می گم خیلی

خیلی پیر شدی :| :D خیلی زنونه شدی زشت شدی :| انگار شیده نیستی یکی دیگه ای :D

حالا پیاز داغشو زیاد می کردم اذیتش کنم :| هی دست میزنه لپ و چشم و ابروش :D می گه چی شدم

می گم این چیه شدی ...چی بودی چی شدی :| هی جیغ که شایاااان می کشمت نکن :D

دید دارم اذیتش می کنم دیگه به خودش نگرفت :D ولی حساسش کرده بودم :))

اما واقعا حس کردم قیافش عوض شده ...با این که ابروهاش خیلی با قبل هم فرق نکرده و تقریبا همون

شکل قبلشونه ...به خودش نگفتم اما یهو دلم قبلشو خواست ... ولی دیگه اون قیافه قبلشو نمی بینم :|

کلی هم زیر گوشش خوندم بچه نیاریا ...الان دو هفته ای این شدی بچه بیاری از هیکل و تیپت هم  

میفتی :)) :| اونم که رو هیکل و تیپش حساس داش حرص می خورد :D

چند وقت بود اذیتش نکرده بودم جیغ نزده بود :| روزای خوبی باهم داشتیم ...خیلی خواهر خوبیه ...

با این که ازش کوچیکتر بودم اما همیشه یه جوری باهام رفتار می کنه انگار داداش بزرگه شم ...

هنوز هیچی هم نشده واسه من می خواد زن پیدا کنه :| بهش گفتم دو هفته نیس عروسی کردیا

واسم ادای این زنای چند ساله رو در نیار :D زن بی زن ...می گه نه من ازدواج کردم نمی خوام تو تنها

باشی مجرد باشی ...یکی باید باشه از تنهایی درت بیاره ...گفتم نگران من نباش :| کی گفته من

تنهام :D پس دخترای محل چین :D حالا می دونه با کسی نیستم در حال حاضر :| عید که اومد کامل

تفتیشم کرد و تحلیه اطلاعاتیم کرد خیالش راحت شد :D ولی خواهره دیگه گاهی باورش میشه با یکیم

که  بهش نمی گم :D اینا به کنار می دونم تا فردا صدبار تو اینه خودشو نگاه می کنه ببینه چرا تغییر کرده :D 

و چقدر تغییر کرده :| کافیه به یه دختر بگی چقدر پیر شدی چقدر چاق شدی :| تا چند روز خودخوری :D

چرا میای وبلاگم؟...
ما را در سایت چرا میای وبلاگم؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : walevorstboy بازدید : 134 تاريخ : چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 ساعت: 22:20